دربارهی ادوارد سعید
سعید یک امریکایی فلسطینی تبار است که هم اکنون ریاست دانشکدهی ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا، در نیویورک، را به عهده دارد. سعید فردی است با ابعاد فکری متعدد که قادر است مسائل پیچیدهی روشنفکری را با شرایط سیاسی زمان پیوند زند. او منتقد
نویسنده: حمید عضدانلو
سعید یک امریکایی فلسطینی تبار است که هم اکنون ریاست دانشکدهی ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا، در نیویورک، را به عهده دارد. سعید فردی است با ابعاد فکری متعدد که قادر است مسائل پیچیدهی روشنفکری را با شرایط سیاسی زمان پیوند زند. او منتقد فرهنگی، پژوهشگر اپرا، نوازندهی پیانو، سخنران، تحلیلگر مسائل خاورمیانه، منتقد سختگیر سیاستهای تسلطگرایانهی اسرائیل، و سخنگو و وکیل فلسطینیان و آرمانهای کشورهای عرب است. او کسی است که توافقنامهی اسلو را «ابزاری برای تسلیم فلسطینیان» میخواند. شاید به دلیل همین مخالفتها با سیاستهای امریکا و اسرائیل باشد که دفتر کار او را، در سال 1985، به آتش کشیدند.
سعید در اورشلیم (فلسطین) متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی خود را در همان شهر و تحصیلات متوسطه را در قاهره به پایان رسانید. در سال 1947، و در جریان جداسازی فلسطین، همراه با خانوادهاش به امریکا پناهنده شد. در آنجا وارد دانشگاه پرینستون شد و در سال 1955 موفق به دریافت مدرک کارشناسی آن دانشگاه گردید. در همین سال، برای ادامهی تحصیل وارد دانشگاه هاروارد شد و در سال 1960 مدرک کارشناسی ارشد، و در سال 1964 مدرک دکترای خود را دریافت کرد. سعید از یک سال قبل از دریافت مدرک دکترای خود، یعنی از سال 1963، در دانشگاه کلمبیا مشغول تدریس شد و هم اکنون سمت استادی زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی آن دانشگاه را به عهده دارد. وی مؤلف حدود بیست کتاب است و آثار او تقریباً به بیست و شش زبان دنیا ترجمه شدهاند. از جمله کتابهای مطرح او میتوان آغاز؛ هدف و روش، (1) شرقشناسی، (2) مسئلهی فلسطین، (3) پوشش خبری اسلام، (4) جهان، متن، و منتقد، (5) پس از عرش، (6) پرورش موسیقایی، (7) فرهنگ و امپریالیسم، (8) نقش روشنفکر، (9) صلح و ناخشنودیهای آن: مقالاتی دربارهی فلسطین و فرایند صلح خاورمیانه (10) و میان جنگ و صلح (11) را نام برد.
علاوه بر همهی اینها، سعید ویرایندهی کتاب مجموعه داستانهای هِنری جیمز 1884- 1891 نیز هست، و به طور منظم مقالاتی برای روزنامهها و مجلات کشورهای فرانسه ایتالیا، سوئد، انگلستان، اسپانیا، کشورهای عربی، پاکستان، هندوستان، و ژاپن مینویسد. او همچنین منتقد موزیک مجلهی ملت، (12) عضو هیئت تحریریهی بیش از بیست مجله، و ویرایندهی سری کتابهایی تحت عنوان همگرایی (13) در انتشارات دانشگاه هاروارد است. سعید در بیش از دویست دانشگاه در امریکا، اروپا، آفریقا، و آسیا سخنرانی کرده و به عنوان استاد مدعو به دانشگاههای ییل، هاروارد، جانز هاپکینز، کمبریج، تورنتو، و کالج فرانسه دعوت شده و کلاسهایی را برگزار کرده است. میان سالهای 1977 و 1991 عضو شورای ملی فلسطین بود و به عنوان یکی از رهبران مسئلهی فلسطین به شمار میرفت. سعید عضو افتخاری فرهنگستان هنرها و علوم امریکا، عضو شورای روابط خارجی آن فرهنگستان، عضو جامعهی سلطنتی ادبیات، و عضو افتخاری کینگ کالج و کمبریج نیز هست. او هم اکنون ریاست انجمن زبانهای مدون را به عهده دارد و دریافتکنندهی جوایز متعدد ادبی، سیاسی، و فرنگی در سراسر جهان است، و در سال 1999 اولین جایزهی اسپینوزا، در هلند، را دریافت کرد. دارای دکترای افتخاری از دانشگاههای شیکاگو، جواهر لعل نهرو، بیرزایت، میشیگان، دانشگاه امریکایی قاهره، و دانشگاه ملی ایرلند نیزهست. دو کتاب دیگر سعید نیز تحت عنوانهای پایان پروسهی صلح: اسلو و بعد (14) و بازتابهای تبعید و مقالاتی دیگر، (15) در سال 2000 منتشر شد.
مخالفان سعید، به ویژه مخالفان اسرائیلی او، تلاش بسیاری کردند تا نام او را خدشهدار کنند. از جمله اتهاماتی که، خصوصاً پس از انتشار شرق شناسی، مسئلهی فلسطین و پوشش خبری اسلام به سعید وارد شده این است که او «فردی آزار دهنده و طرفدار پنهان تروریسم» است. این اتهام سالها است که از سوی لابیهای یهود امریکایی به سعید وارد میشود. در سال 2000 میلادی، اتهام دیگری، تحت نام «دروغگو»، نیز بر او وارد کردند که موضوع بحث بسیاری از مجلات در سطح بینالمللی شد. مجلهی محافظهکار امریکایی کامنتری، (16) در همین سال، مقالهای را از یک نویسندهی اسرائیلی، تحت عنوان «خانهی زیبای من و دیگر افسانهسازیهای سعید»، منتشر کرد. این نویسنده مدعی است که سه سال دربارهی گذشتهی سعید تحقیق کرده و به «کشف بزرگی» نایل شده است. کشف او این است که پدر سعید مالک خانهای نبوده که سعید در آن به دنیا آمده است. بلکه عمهی او مالک آن خانه بوده است. این موضوع مورد علاقهی مجلهی لندن دیلی تلگراف (17) قرار گرفت و این مجله سه مقالهی خود را به این موضوع اختصاص داد. نویسندهی یکی از این مقالات، تحت عنوان Said Deconstructed کسی نبود جز دانیل جانسون. این نویسنده پسر پل جانسون، یعنی یکی از مخالفان سرسخت سعید، و همان کسی است که سعید را «آزار دهنده» میخواند. روزنامهها و مجلات کلیدی امریکا، مانند وال استریت جورنال، (18) نیویورک تامیز، (19) و بوستون گلوب (20) نیز به این جمع پیوسته و مقالاتی را به این موضوع اختصاص دادند که چه کسی مالک خانهای بوده که سعید در آن به دنیا آمده است.
یکی ازهم کلاسیهای سعید در قاهره ، نامهای به نیویورک تایمز نوشت و در آن اظهار داشت: «این همه هیاهو در مورد یک خانه!؟ با احترام باید بگویم که شما مجدداً نکتهی اصلی را نفهمیدید. ما دربارهی جوامع بسیار جذاب و عمیقاً به هم پیوستهی خاورمیانه صحبت میکنیم.»
آیا مالکیت خانهای که سعید در آن به دنیا آمده تا این حد مهم است که مجلات معتبر امریکایی صفحات زیادی را به خاطر آن سیاه کنند؟ پرسش این نیست که مالک خانهای که سعید در آن به دنیا آمده چه کسی است، بلکه پرسشی که از اهمیت زیادی برخوردار است این است که سعید به کجا تعلق دارد؟ همانطور که جورج اشتاینر میگوید: «سعید بیخانه.... و سرگردان در میان زبانهاست. سعید مانند کسانی است که خالق هنر در یک تمدن نیمه بربر هستند.» سعید مانند روشنفکر قرن بیستم آدورنوست که در متن نوشتههای خود زندگی میکند. زندگی و آثار سعید ما را به یاد آدورنو میاندازد. همانطور که، به گفتهی خود سعید، آدورنو وجدان آگاه روشنفکر نیمهی قرن بیستم بود، سعید نیز وجدان آگاه روشنفکر امروزی است. در نزد این هر دو، «کل همیشه نادرست است». سعید نیز مانند آدورنو با وجود داشتن هنر زندگی با هنجارهای متفاوت داستانی برای گفتن ندارد، بلکه تأثیر او فقط نوعی بیثباتی است؛ او پدیدآورندهی ارتعاشهای ناگهانی است؛ سعید مردم را تکان میدهد، ما نه میتوان او را به کمک سوابقش تشریح کرد و نه از طریق دوستانش. کسانی که میخواهند بدانند سعید به کجا تعلق دارد بهتر است به نوشتههای او رجوع کنند، چرا که او در آنها زندگی کرده و به همان جا تعلق دارد.
پینوشتها:
1. Beginnings: lntentin and Method (1975).
2. Orientalism (1978).
3. The Question of Palestine (1979).
4. Covering Islam (1980).
5. The World, The Text, and the Critic (1983).
6. After the Last Sky (1986).
7. Musical Elaborations (1991).
8. Culture and lmperialism (1993).
9. Representations of the lntellectual (1994).
10. Peace and its Discontents Essays on Palestine in the Middle East Peace Process (1996).
11. Entre Guerre et Paix (1997).
12. Nation.
13. Convergences.
14. The End of Peace Process: Oslo and After.
15. Reflections on Exile and Other Essays.
16. Commentary.
17. London Daily Telegraph.
18. Wall Street Journal.
19. New York Times.
20. Boston Globe.
منبع مقاله : ادوارد، سعید؛ (1394)، نقش روشنفکر، ترجمهی حمید عضدانلو، تهران: نشر نی، چاپ ششم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}